عشق عاقلانه

یک شنبه 15 مرداد 1391
ن : Mehran

عشق عاقلانه

 

سیاه پوشیده بود، به جنگل آمد ... استوار بودم و تنومند !
من را انتخاب کرد ...
دستی به تنه ام کشید، تبرش را در آورد و زد ... زد ... محکم و محکم تر ...
به خود میبالیدم، دیگر نمی خواستم درخت باشم، آینده ی خوبی در انتظارم بود !
سوزش تبر هایش بیشتر می شد که ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد، او تنومند تر بود ...

مرا رها کرد با زخم هایم ، او را برد ... و من که نه دیگر درخت بودم، نه تخته سیاه مدرسه ای، نه عصای پیر مردی ...
خشک شدم ..
بازی با احساسات مثل داستان تبر و درخت می مونه ...
ای تبر به دست ، تا مطمئن نشدی تبر نزن !
ای انسان، تا مطمئن نشدی، احساس نریز ... زخمی می شود ... در آرزوی تخته سیاه شدن، خشک می شود !!!!

 



نظرات شما عزیزان:

مهدی
ساعت10:59---6 آذر 1391
خیلی زیبا بود

مهدی
ساعت23:41---16 شهريور 1391
سلام برار.........!!!
.
این دفعه تو رو delevest ندیدم
.
بیا پیشم...!!! یه وقت بزار...!!! بیا


مهدی
ساعت17:14---25 مرداد 1391
سلام چه خبر....؟
.
.
وری وری وری وری گووووووود یور پوست


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: کرسام, عشق عاقلانه,



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کرسام سرسبز و آدرس kersam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.